صابر گلعنبری بحران یمن که به یک تراژدی انسانی تبدیل شده است، بعد از سالها برای نخستین بار شاهد آتش بس همه جانبه در همه جبههها با میانجیگری سازمان ملل است که از شنبه شب گذشته به مرحله اجرا درآمده است. این آتش بس دو ماهه است و به گفته فرستاده ویژه سازمان ملل با موافقت طرفین قابل تمدید میباشد. با وجود اتهامات دو سویه مبنی بر نقض آتش بس اما وضعیت کلی میدانی یمن بیانگر پایبندی به آتش بس و وجود ارادهای نزد دو طرف برای تداوم و بقای آن است؛ اما پرسش کانونی این است که آیا این آتش بس میتواند افق روشنی برای پایان بحران یمن ترسیم کند و پیشدرآمدی برای آن باشد؟ قبل از پاسخ به این پرسش باید گفت که توافق آتش بس محصول نیاز مبرم دو طرف به آرامسازی اوضاع و لو به شکل موقت است. از یک طرف، تشدید بحران انسانی و غذایی یمن به ویژه در مناطق تحت کنترل دولت صنعا، حوثیها را به آتش بس موقت سوق داده که به موجب آن محاصره بندر الحدیده و فرودگاه صنعا به شکل جزئی مرتفع میشود و قرار است که 18 کشتی حامل سوخت به بنادر الحدیده ارسال شود و فرودگاه صنعا نیز هفتهای دو پرواز ورودی و خروجی داشته باشد. از طرف دیگر نیز عربستان و امارات با توجه به این که جنگ هفت ساله نتیجه خاصی در خارج کردن متحد یمنی ایران از معادلات فدرت و تضعیف آن نداشته و در دو سال و ماههای اخیر طرف حوثی در موقعیت تهاجمی قرار گرفته و تاسیسات نفتی و غیر نفتی حساس آنها در معرض حملات قرار گرفته است، به آرامشی در جبهه یمن در سایه صفبندیهای جدید در منطقه و تحولات بینالملل نیاز دارند. اما از دیگر سو نیز شرایط جهانی برقراری چنین آتش بسی و آرام سازی دیگر مناطق بحرانی را میطلبد و آمریکا و اروپا در سایه جنگ اوکراین و تمرکز بر مواجهه با روسیه در صرافت کاهش تنشها در دیگر پروندهها هستند و از آن حمایت میکنند. به هر حال، آتش بس دو ماهه در یمن از حمایت منطقهای و بینالمللی قابل توجهی برخوردار است. سه عامل پیش گفته میتواند ضامن موفقیت آتش بس و حتی تمدید آن باشد، اما آیا این آتش بس و تمدید احتمالی آن مدخلی برای پایان بحران یمن خواهد بود؟ واقعیت این است که چندان در این باره خوشبین نیستم و هر چند این آتش بس و توقف جنگ خارجی و داخلی فی نفسه میتواند شانس حل بحران را افزایش دهد، اما این مساله مقومات و الزامات مهمتر دیگری را میطلبد که فعلا فراهم نیست و بعید هم است که در آینده نزدیک به دست آید. به نظر نگارنده آنچه در پرونده یمن اتفاق افتاده است صرفا خرید زمان و مدیریت تنش و بحران با توجه به مجموعه شرایط داخلی، منطقهای و بینالمللی است و با هدف حل بحران نیست. از این جهت که در سایت تداوم تنشهای منطقهای و نبود چشمانداز روشنی برای منازعه ایران و عربستان از یک سو و آمریکا و ایران از دیگر سو اتفاقات موردی در پروندههای محل مناقشه چندان نمیتواند به حل و فصل هر کدام از آن پروندهها در دراز مدت منتهی شود. در چارچوب همین بازی مدیریت بحران و نه حل آن، بعید نیست که آتش بس فعلی موفقیت آمیز باشد و حتی تمدید هم بشود؛ اما پایان بحران یمن مستلزم اراده کافی نزد همه طرفهای داخلی، منطقهای و بین المللی برای تن دادن به الزامات یک راه حل مشترک است که فعلا نه چنین ارادهای وجود دارد و نه طرفهای مختلف حاضر به پذیرش مقتضیات چنین راه حلی هستند؛ بلکه شرایط منطقهای و صفبندیهای جدید با محوریت اسرائیل در مواجهه با ایران شانس دیپلماسی برای پایان بحرانها و منازعات میان تهران و طرفهای دیگر را کاهش میدهد؛ مگر این که اتفاقات غیر منتظرهای رخ دهد از جمله این که شاهد آشتی میان تهران و ریاض باشیم که آن هم فعلا در هالهای از ابهام است.
نظرات